من چگونه دیوانهای هستم؟
به عقیده برخی از روانپزشكان، تظاهرات غیر طبیعی و بیمارگونه در بیماران روانی در واقع فقط حالت اغراقآمیزی از همان گرایشهای طبیعی انسانهای عادی است. یكی از متخصصین معروف شخصیت شناسی به كمك آمارهای متعدد ثابت كرده است كه شخصیت هر انسان دارای انواعی از تمایلات است كه در اندازههای ناچیز، گرایشی به سوی برخی از بیماریهای روانی در او ایجاد میكند. این گرایشها هم میتواند از طریق جسمی و هم از طریق شخصیتی تظاهر كند. این پرسشنامه به شما امكان میدهد تا تشخیص دهید گرایشهای شما در چه گروهی قرار گرفته است.
شماره ستون |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
کل |
تعداد پاسخ |
11 |
4 |
5 |
7 |
12 |
41 |
- اگر در ستون ۱ بیش از ۱۲ پاسخ مثبت دارید، حالت عمومی شما به سمت یك شخصیت قهرمانی جهت دارد و نوع اختلالی كه در شما موجود است احتمالا حالت مصروعگونهای است. فطرت شما با نوعی حاكمیت تیكهای عصبی، خونسرد و با پشتكار كه گاهی توسط انفجار خشونتی كه از قبل به تدریج جمع شده متوقف میشود. رفتاری كه قهرمانان ورزشی در پیش میگیرند به گونهای است كه ایشان به ندرت به تحریكاتی كه برای منحرفكردن توجهشان پیش میآید توجه میكنند. واكنشهای حركتی آنها كند و سنگین است، چندان جنبه فانتزی قویای ندارند و یكی از متخصصین معتقد است كه چیزی سمج، چسبنده و سنگین با تحرك كم در فطرت آنها وجود دارد. افكار، واكنشها و فعالیتهای این افراد، یك جریان ثابت و سرسخت را دنبال میكند و به سادگی از چیزی كنده نمیشود. این، حالتی است كه اصطلاح «سنگین» برای نشاندادن آن به كار میرود. در برابر یك مكانیسم محرك، این گونه افراد بیشتر قابل عبور میمانند و البته گاهی هم واكنشهای انفجاری و شدید از آنها انتظار میرود.
- اگر در ستون ۲ بیش از ۳ پاسخ مثبت دارید، شما به سمت یك طبیعت پارانویایی (بدگمانی) جهت یافتهاید. مشكلاتی كه شما دارید شامل نوعی روانآشفتگی سیستماتیزه با افكار بزرگ و احساس آزار، خودبزرگبینی و حسادت است. طبق نظریه یكی از متخصصین، مبتلایان به پارانویا، گروهی از بیماران روانی هستند كه میتوانند دارای ناراحتیهای خیلی كوچك، یا خیلی بزرگ باشند. در مراحل حاد، معمولا این گونه افراد حالت تهاجمی كمابیش غیراجتماعی از خود نشان میدهند و تیپ آن از نوع آزاردهنده - آزاربیننده است.
- اگر در ستون ۳ بیش از ۸ پاسخ مثبت دارید، فطرت شما به سمت نوعی طبیعت خودمحور جهت یافتهاست و نوع اختلال احتمالی، اسكیزوفرنی است. این نوع فطرت، حالت پیچیدهای دارد و دارای شخصیت دوگانهای است كه یكی در سطح و دیگری در عمق به سر میبرد. شخصیت سطحی میتواند چندین جنبه به خود بگیرد: حالت خشونت، خجالتی بودن، ریشخند یا بیاحساسی و عبوس بودن. حالتهای غایی شخصیت عمقی عبارت است از خلأ عاطفی و حساسیت شدید همراه با یك زندگی تخیلی بسیار قوی. یكی از متخصصین میگوید: بسیاری از مبتلایان به این ناراحتی، مانند خانههای روم قدیم هستند. ویلاهایی كه پردهها و پنجرههای آن در برابر خورشید بسیار درخشان بسته شده ولی در داخل آن چراغهای پرنور روشن شده و جشن باشكوهی برپاست. خصیصه حساسیت بیش از حد، از آنها افرادی خجالتی، ترسو، غیراجتماعی، خاموش و در خود فرورفته و حتی عجیب و غریب میسازد. غالبا این بیماران را به اشتباه، افرادی خانگی و ملایم میشناسند، زیرا همه چیز در درونشان میگذرد و بخش كمی از این زندگی در بیرون آنها جریان دارد.
- اگر در ستون ٤ بیش از ٤ پاسخ مثبت دارید، شما به سمت طبیعت مالیخولیایی میل دارید. گروه مبتلایان به مالیخولیا ـ افسردگی، معمولا لحظاتی از شادی تند، و در پی آن اندوه عمیق دارند. تیپ اختلال در این حالت بیشتر در فاز اول این گروه است تا فاز دوم آنها. شخصیت مالیخولیایی، بیشتر در افرادی آرام، ملایم و بیشتر غمگین تظاهر میكند. آنها در برابر دشواریهای زندگی، دچار افسردگی شده و به سرعت خسته میشوند. همیشه خود را گناهكار و نالایق میدانند و مشكلاتی را كه ممكن است دچار آن شوند (مانند مشكلات مالی، دردهای كوچك و غیره)، خیلی بزرگ میكنند. خستگی دائم آنها از این كه كاری را شروع كنند جلوگیری میكند و در مجموع این گروه حالتی انفعالی دارند.
- اگر در ستون ٥ بیش از ۱۳ پاسخ دارید، شما به سمت طبیعت شیدایی (مانیاك) جهت یافتهاید. علامت مشخصه این طبیعت، ناآرامی بیش از حد فعال بودن است. نوع اختلالی كه در اینجا وجود دارد، روانپریشی شیدایی ـ افسردگی است كه در این حالت، در برخی لحظات تاریكی از راه میرسد. در این مرحله، بیمار خود را به تمام گناهان متهم میكند و تصور میكند دچار همه دردهاست و دیگر نیرویی برای عمل كردن ندارد. در برخی از بیماران، مرحله شادی و فعالیت به وضوح بر مرحله غمگین و انفعالی حاكم میشود و در گروهی دیگر معكوس این وضعیت مشاهده میگردد. افراد دسته اول كه آنها را با عنوان هیپومانیاك میشناسند، واكنشهای خیلی تند و سریعی دارند. اهداف و اقدامات در ذهن اینگونه افراد بسیار است ولی به سادگی دچار تغییر و تحول میشود.
یكی از روانشناسان، چندین نوع متفاوت از این گونه طبیعتها را شمرده است: فطرتی طنزگرا و آرام، یا حراف و شاد، شخصی كه به خوبی زندگی میكند و به راحتی و آسایش خود بسیار وابسته است، یك شخص فعال و مجری، یك انسان احساساتی آرام و ....
نتیجه: به طور قطع هیچ یك از این گروههای شخصیتی، به طور خالص در زندگی كسی بروز نمیكند. گرایشهای متفاوتی میتواند همراه با هم در زندگی ما حضور داشته باشد و جنبههای گوناگونی از واكنشهایمان را تحت تاثیر قراردهد. به عنوان مثال، روانپزشكان تشابههایی بین مشكل پارانویا و اسكیزوفرنی مشاهده كردهاند. آنها، ناراحتیهای متعددی را كه به صورت متناوب در شكل مانیاك ـ افسردگی توسط یك گروه علایم مشترك (كه متعلق به یك فطرت دو بعدی و یك فطرت دارای خوی ادواری است) تظاهر میكند به یكدیگر مرتبط میسازند. این فطرت (چه تحت فرمان شادی باشد، یا غم و اندوه) با حالت رأفت و مهربانی مشخص میشود. همچنین، حالت غمگینی یك فطرت افسرده، با تعمیق خوش خلقی، متعادل میشود. به این ترتیب، وجود انواع مختلف گروهها، به هیچ وجه نفی نمیشود بلكه میتواند یكدیگر را تكمیل كند تا شخصیت غنی و پیچیدهای را كه همان شخصیت انسانی است، شكل دهد. حال، این دیگر به هر یك از ما بستگی دارد كه با كمی تفكر، درك كنیم چه جنبهها و تحولاتی در وجودمان حضور دارند.