نظام آموزشی آینده
با گذر از عصر دانش و اطلاعات، عصر آینده دوران اقدام و عمل است (Birkinshaw, 2018)؛ مزیت رقابتی در این دوران عبارت از مهارتها و توانمندیهای افراد در کاربرد دانش برای حل مسائل خود و جامعه خواهد بود. این در حالی است که نظام آموزشی فعلی با ناکارآمدیها و بحرانهای فراوان روبروست؛ عده زیادی از دانشاموزان و دانشجویان، طولانیترین بخش از بهترین دوران عمر خود را در نظام آموزشی میگذرانند اما پس از فارغالتحصیلی بدون کسب هیچ مهارتی تا مدتها بیکار هستند.

تصویر: دگرگونی مزیت رقابتی در تغییر امواج سازماندهی کسبوکارها
روندهای آینده نظام آموزشی
روند کلی در جوامع بشری افزایش فردگرایی و ممکنشدن ارائه محصولات و خدمات سفارشی مطابق ویژگیها و ترجیحات شخصی هر فرد است. این روند در نظام آموزشی به معنای دسترسی هر فرد به برنامههای درسی، ابزارها، شیوهها و مسیرهای علمآموزی است که خاص او طراحی شدهاند. هر فردی میتواند چگونگی کسب آموزشها، مستقل از زمان و مکان آن را خودش تعیین کند. در نظام آموزشی آینده محدودیت حضور فیزیکی در یک کلاس و مدرسه خاص حذف میشود و تمام محیط زندگی فرد برای او تبدیل به کلاس آموزشی میشود؛ محدودیت زمانی نیمروزی حذف میشود و هر زمان از شبانهروز در تمام عمر، ز گهواره تا گور، فرصت آموزش و یادگیری را در اختیار میگیرد و به میل خود برنامهریزی میکند. حتی مسیر دستیابی و محتوای آموزشی را خود دانشآموز با توجه به ویژگیها و نیازمندیهای خودش تعیین میکند، دیگر لازم نیست برای کسب یک مهارت یک مسیر خطی استاندارد با نظم و ترتیب مشخصی از گامها را آنهم ضمن هماهنگی با سایر افراد و دانشآموزان طی کند. در نظام آموزشی جدید، دانشآموز عامل محوری و تعیینکننده خواهد بود، نگاه سنتی در کسب آموزشهای خاص و قبولی در امتحانات به کنار گذاشته میشود.
هماهنگ با این تغییر در نظام آموزشی، در بازار کار نیز کارفرمایان به دنبال استخدام افرادی هستند که دارای مهارتهای خاصی باشند و دیگر بحث مدرک تحصیلی موضوعیتی ندارد. در اجتماع نیز مهارتهای جدید اجتماعی، ارتباطی و بهبود شخصی مثل هوش اجتماعی و هیجانی اهمیت دارد. اینها مهارتها و ویژگیهاییاند که برای هر فرد متفاوت از دیگری هستند چون ریشه در شخصیت افراد دارند و اندازهگیری آنها دشوار است. امکان ارائه این مهارتها به همه دانشاموزان به یک شیوه استاندارد وجود ندارد؛ برخی استفاده از محتوای دیجیتال را ترجیح میدهند و برخی کلاسهای حضوری را، و دیگران شیوههای دیگری را. زمانی که افراد و بهخصوص کودکان فرایند یادگیری را با دوستان و همسالان خود طی کنند توانایی یادگیری آنها بیشتر خواهد شد؛ در این فرایند دیگر ارتباط یکطرفه نیست، بلکه هر دانشآموز هم یاد میدهد و هم یاد میگیرد. فناوریهای آموزشی آینده دارای هوشمندی و قابلیت آموزش از راه تعامل با دانشآموزان هستند تا بهترین اتمسفر و فضای تحصیلی را به هر دانشآموز ارائه دهند.
وضعیت فعلی نظام آموزشی ایران
نظام آموزشی فعلی ایران در اساس خودش یک نظام آموزشی است که در ساختار، محتوا، روشها و مراتب تحصیلی کاملاً تقلیدی و دنبالهرو کشورها و فرهنگهای دیگر است که البته برخی اصلاحات و تعدیلات داخلی نیز آن را از هماهنگی داخلی اجزا و عملکرد خودش هم خارج کرده است.
اغلب کشورهای دنیا یک سیستم آموزشی واحد از دبستان تا دانشگاهها و برای همه رستهها وجود دارد؛ در ایران نظام آموزشی فعلی شامل آموزش و پرورش، وزارت علوم تحقیقات و فنآوری، وزارت بهداشت و درمان و آموزش علوم پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه پیام نور، دانشگاههای غیر انتفاعی، مراکز تربیت معلم، موسسات آموزشی وابسته به نهادها و سازمانها، فنی و حرفهای، کار دانش، نظری و مهارتی، حوزههای علمیه، نهضت سوادآموزی، نظام جدید و نظام قدیم، ترمی، فصلی، سالی واحدی، عمومی، استثنایی، ناشنوایان، معلولین، جانبازان، شاهد و ایثارگر، استعدادهای درخشان، عشایر، سرباز معلم، پیش دبستانی، دبستان، راهنمایی، دبیرستان، هنرستان، پیش دانشگاهی، مجازی، در رشتههای مختلف ریاضی و فیزیک، تجربی، علوم انسانی و غیره! همگی مبتنی بر سیستم کارخانهای تولید انبوه هستند. آیا به بهرهوری این نظام فکر کردهایم؟ از چندین میلیون فارغالتحصیل این سیستم در طی چند دهه چند نفر نخبه مثل چمران، سهراب سپهری، حسابی، قریب، مطهری، بهشتی، شریعتی، شهریاری، احمدی روشن، علیمحمدی، رضایینژاد، فخریزاده، و... داشتهایم آن هم با فرض این که پرورش این افراد را محصول این نظام تحصیلی بدانیم؟ در عوض از تعداد محدود دانشآموزان تاریخ قدیم ایران چه تعداد ابن سینا، فارابی، فردوسی، خیام، مولوی، سعدی، حافظ، ذکریای رازی، ابوریحان بیرونی، خوارزمی، نظامی، نصیرالدین طوسی، و... داشتهایم؟ بهرهوری کدام یک از دو سیستم بیشتر بوده است؟
در نظام فعلی آموزشی، دانشآموز و دانشجو نه استادش را انتخاب میکند، نه دانشگاهش را؛ استاد نه دانشگاهش را انتخاب میکند نه دانشآموزش را. همه تحت شرایط و قوانین و محدودیتهایی تحمیلی و اجباری برای یک دوره زمانی محدود گرد هم آمدهاند. در سیستم قدیمی استاد شاگردانش را و شاگرد استادانش را انتخاب میکرده است. در گذر از موج سنت و کشاورزی به موج صنعتی چارهای جز نظام فعلی آموزش و پرورش نداشتهایم اما با گذر از موج دوم به موج سوم زندگی با فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال فرصت تغییر این شرایط را داریم.
برای بررسی بیشتر نظام آموزشی موجود و اصلاحات صورتگرفته در آن میتوانید از بخش (مطالعه بیشتر) در پایین همین صفحه، وارد صفحه (اشکالات نظام آموزشی) شوید.
طرح نظام آموزشی آینده
به جای کپی برداری و تقلید از طرحهای سایر کشورها میتوانیم به تجربیات دورانهای پرافتخار گذشته خودمان نگاهی بیاندازیم و از ترکیب این تجارب با فنآوری نوین، طرح جدیدی متناسب با روحیات و خُلق و خوی ایرانی ابداع کنیم و تمام عقب ماندگیها و کاستیهای گذشته را جبران کنیم. از بین چند میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی هماکنون ده یا بیست هزار استاد و مدرس دانشگاهی داریم در حالی که دست کم چند صد هزار نفر از این فارغالتحصیلان توانایی تدریس و انتقال آموختههایشان به دانشآموزان و دانشجویان جدید را دارند.
ایده: کلیات راه حل پیشنهادی به این صورت است که به جای گسترش دانشگاهها، تعداد اساتید و مدرسین را افزایش دهیم و تعداد دانشآموزان تحت تدریس هر استاد و مدرس را کم کنیم. بهعنوان مثال اگر در یک دوره زمانی، بیست هزار مدرس داریم که هر کدام بتوانند تجربه و علم خود در یک موضوع را در یک فاصله زمانی مثلاً شش ماهه به فقط سه نفر انتقال دهند بعد از شش ماه دارای بیست هزار + شصت هزار نفر در کل هشتاد هزار نفر مدرس بالقوه خواهیم بود که آنها نیز هر کدام توان انتقال مفاهیم آموختهشده به چند نفر جدید را دارند و به همین ترتیب پس از مدتی میتوانیم به جای اعزام دانشجو به خارج از کشور، اقدام به جذب دانشجویان خارجی یا حتی آموزش از داخل ایران به دانشجویان خارجی، و نیز اعزام اساتید و مدرسین به خارج نماییم.
طرح کلی نظام آموزشی جدید عبارت است از ترکیب نظام آموزش سنتی استاد-شاگردی (یادگیری با همسالان) با فناوریهای نوین بر مبنای نتورکینگ یا کار شبکهای.

مزیتهای نظام آموزشی پیشنهادی عبارت است از:
- وحدت نهادی: ادغام کلیه نهادهای متولی آموزش شامل آموزش و پرورش، علوم و تحقیقات و فنآوری، آموزش علوم پزشکی، آزاد، غیر انتفاعی، و غیره! با هدف یکپارچهسازی و هماهنگسازی کلیهی سیستمهای آموزشی و تأمین آموزش ز گهواره تا گور در تمام روشهای آموزشی و رشتههای تحصیلی.
- کاهش هزینهها: در بسیاری از دروس مثل علوم انسانی، بسیاری از علوم مهندسی و کشاورزی نیازی به حضور متمرکز و چندسالهی دانشجویان در کنار همدیگر نیست بنابراین نیاز به ساخت ساختمانهای گرانقیمت برای کلاسهای درس و خوابگاه و هزینههای نگهداری آن نداریم. دانشگاههای موجود به جای مجموعهای از کلاسهای درس تبدیل به آزمایشگاه و کارگاه میشوند. دولت نیازی به صرف کمترین هزینه برای گسترش علم به این شیوه ندارد، خود دانشآموزان و اساتید آن را با هزینههای بسیار کمتر از روشهای فعلی اداره مینمایند چرا که هزینههای زاید مسافرت، خوابگاه، اجاره مسکن، تغذیه حذف میشود.
- کوچکسازی و چابکسازی دولت: نیازی به وجود سه وزارتخانهی مجزا و سیستمها و روشهای آموزشی متفاوت با ساختارهای پیچیده و انبوه نداریم، یک وزارتخانه کوچک آن هم نه برای گسترش ابعاد کمّی دانشگاهها و دانشجو، بلکه برای هدایت، راهبری و افزایش کارآیی این سیستم لازم است؛ به این ترتیب با تبدیل سه وزارتخانه و حذف نهضت سوادآموزی و دانشگاههای آزاد و پیام نور و غیرانتفاعی از حجم دولت به شدت کاسته میشود.
- بهبود نظام تدبیر: با کاهش پیچیدگیها، هزینههای سرسامآور ساختمانسازی و گسترش دانشگاهها صرف امور ضروری مثل گسترش بهداشت و درمان و تأمین سلامتی میگردد.
- بهرهوری: با رفع انحصار موسسات و سازمانها از موضوع آموزش و در واقع مردمیسازی آن، بجای ده بیست هزار استاد و معلم، امکان حضور چند صد هزار تا چند ده میلیون استاد و شاگرد فراهم میشود؛ محدودیتهای زمانی و مکانی از سر راه کسب دانش برداشته میشود؛ آموزش همراه تجربه و با توجه به نیازمندیهای هر فرد بهصورت هدفمند انجام خواهد شد؛ عناوین آموزشی و منابع و روشهای آن بر حسب نیاز توسط خود دانشجو انتخاب خواهد شد.
- تناسب آموزش و فرهنگ (وحدت حوزه و دانشگاه): نظام فعلی حوزه بهصورت سنتی بسیار به این طرح نزدیک است اما از فنآوریهای جدید استفاده کمتری میکند؛ نظام فعلی دانشگاهی از فنآوری جدید استفاده گستردهای میکند اما مبتنی بر نظام صنعتی تولید انبوه است. در نظام پیشنهادی جدید هر دو طیف حوزه و دانشگاه تحت یک سیستم واحد قرار میگیرند و به این ترتیب گام مهمی در اتحاد هر چه بیشتر حوزه و دانشگاه برداشته میشود چرا که دانشجویان میتوانند دروس حوزوی و طلاب حوزههای علمیه دروس دانشگاهی را بدون هیچ محدودیتی انتخاب و تدریس کنند.
- بروزرسانی و آموزش تمام عمر: آموزش منحصر به مقاطع مجزای تحصیلی نیست و هر فردی میتواند از گهواره تا گور دنبال آموزش و مهارتآموزی یا انتقال دانش باشد. ارتباط فارغالتحصیلان دانشگاهها پس از فارغالتحصیلی با درس و کسب علم قطع نمیشود بلکه به جهت تدریس دانشآموزان جدید همواره به روز باقی میمانند؛ هر فارغالتحصیلی میتواند علوم خود را دست کم به افراد نزدیک و فامیل خود انتقال دهد.
- درآمدزایی: در نظام آموزشی جدید، قابل پیشبینی است که کودکان و خردسالان نیز با آموزش به همسالان برای خود درآمدزایی کنند. با افزایش دانشجویان به تمام مردم ایران، درآمد اساتید و مدرسان چند برابر درآمد فعلیشان میگردد ضمن این که همزمان از هزینههای دانشجویان نیز کاسته میشود؛ هر دانشآموز و دانشجو نیز به محض گذراندن یک درس میتواند خودش نیز آن را به دانشآموزان دیگر تدریس کند و با درآمدی که برای خودش ایجاد میکند به جای تحمیل هزینه آموزشی به خانوادهاش به آنان کمک هم بکند!
- آموزش همگانی: دانشآموزی و دانشجویی یک شغل نیست و کسب علم و دانش منحصر به اینها نخواهد بود؛ هر فردی اعم از پیر و جوان و در هر شغلی میتواند هم به افرادی آموزش دهد و هم از افرادی آموزش بگیرد.
- استقلال شغلی و درآمدی معلمان: اساتید و مدرسان آموزش و پرورش و دانشگاهها از حالت کارمند تمام وقت دولت بودن و در اختیار دولت بودن خارج میشوند و مدیریت درآمد و زمان خود را در دست خود میگیرند
- حق انتخاب: استاد و دانشجو همدیگر را انتخاب میکنند، کلاسهای عمومی به کلاسهای خصوصی و نیمه خصوصی تبدیل میشوند و استاد و دانشجو با بهرهوری (اثربخشی و کارآیی) بیشتری به کسب و گسترش علم میپردازند.
- استقلال فردی: به جای گرفتن امتحانات بهصورت عمومی و همزمان، هر دانشآموزی به محض تمام کردن یک درس همان آموختهها را مستقل از سلیقه فردی و حب و بغض احتمالی امتحانگیرنده امتحان میدهد.
- تحصیلات چند رشتهای: دانشجو محدود به انتخاب یک رشته خاص نیست و میتواند بسته به توان و تمایل خود هر تعداد رشتهای را که مایل است جهت ادامه تحصیل انتخاب کند.
- تحکیم خانواده: نیاز به مسافرت و مهاجرتهای دانشآموزان/دانشجویان و فاصله افتادنهای موقت و دایمی بین اعضای خانواده حذف میشود
- حذف کنکور: به علت ماهیت نظام پیشنهادی و شیوه کسب و گسترش علوم، اصولاً و از ابتدا نیازی به وجود کنکور و برگزاری امتحانات همزمان برای سنجش تواناییهای علمی دانشآموزان وجود ندارد؛ این در حالی است که حذف کنکور در نظام فعلی آموزشی به یک معضل و مشکل غیر قابل حل تبدیل شده است.
مطالعه بیشتر
برای بررسی بیشتر نظام آموزشی موجود و اصلاحات صورتگرفته در آن صفحه روبرو را ببینید: اشکالات نظام آموزشی
بررسی طرح نتورکینگ یا کار شبکهای: نتورکینگ یا کار شبکهای
منابع و مراجع
[1] Birkinshaw, Julian. 2018. Managing the Company of the Future. coursera.org. [Online] April 10, 2018. <https://www.coursera.org/learn/company-future-management/>.