چالش مبدأ تاریخ در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
تغییر مبدأ تاریخ ایران از هجرت رسول اکرم (ص) و تکیه بر تاریخ میلادی یا انتخاب مبدأ تمدن ایرانی
الگوی توسعه در جمهوری اسلامی ایران، بنا به راهنمایی و تأکید آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به نام الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نامیده میشود که بهعنوان یک سند بالادستی و همهجانبه اثرگذار بر تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، باید شرایط و مقتضیات ایرانی و اسلامی در آن لحاظ و اعمال شود و سرلوحه تمامی سیاستگذاریها و برنامهریزیها قرار گیرد. مهمترین بخش برنامهریزیها و هماهنگیها، تعیین تقویم و محور زمان است که بر این اساس باید نیازمندیهای ایرانی و اسلامی بر آن اعمال شود.
تقویم یا گاهشمار، یک ابزار تعیین تاریخ و یک روش اندازهگیری زمان است. معیار اندازهگیری شبانهروز، گردش زمین به دور خورشید(خورشیدی یا شمسی)، یا گردش ماه به دور زمین(قمری) است.
مسأله تقویم و چالش ایرانی و اسلامی
به نظر کارشناسان، «تقویم هجری خورشیدی نه ملی است و نه اسلامی؛ زیرا این تقویم مبنای اسلامی ندارد و تقویم مذهبی تمامی مسلمانان جهان هجری قمری است. ایرانیان نیز بر طبق تقویم هجری قمری آن اعیاد و مراسم سوگواری، روزه و حج خود را تعیین میکنند. در حالی که تقویم هجری شمسی در هیچ کشور اسلامی در جهان معمول نیست و کاربردی ندارد.» از نظر آنان، تقویم خورشیدی همچنین مبنای ملی ندارد، زیرا در زمان خلافت معتضد بالله، خلیفه عباسی، برای «رفع اشکال اخذ خراج از ایرانیان و ثابت کردن نوروز در فصلی که مناسب جمع خراج است وضع گردیده.» به تعبیر آنان این تقویم یادگار تسلط بیگانگان بر ایران بود پس هیچگونه جنبه ملی نداشت. دلیل دیگر این بود که چون تاریخ پادشاهی ایرانیان به ۲۵۰۰ سال پیش برمیگشت، تقویم خورشیدی نمیتوانست همه تاریخ کشور ایران را پوشش دهد. به عنوان مثال، برای تعیین تاریخ تاجگذاری کوروش باید رقم «سال ۵۵۹ قبل از میلاد» به کار گرفته میشد(۲). بنابراین عدم اعمال نیازمندیهای ایرانی و اسلامی میتواند باعث وابستگی فرهنگی و هویتی به تمدنهای خُردتر از خود یا نادیده گرفتن بخش بزرگی از تاریخ و هویت ایران باشد.
تاریخچه تقویم در ایران
تاریخ تقویم به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود(۲):
۱)تقویم پیش از اسلام یا تقویم باستانی شامل تقویم پیش از هخامنشیان، گاهشماری پارسی قدیم، تقویم زرتشتی، گاهشماری اوستایی کهن، گاهشماری اوستایی نو، گاهشماری دوره اشکانیان، ساسانیان و گاهشماری یزدگردی بود.
۲)گاهشماری پس از اسلام شامل تقویم هجری قمری و هجری شمسی با ویژگیهای مشترک و اصول متفاوت است.
تقویم هجری شمسی در ابتدا به تقویم برجی معروف بود؛ که در اسناد دولتی چندان رسمیت نداشت(۲). در سال ۱۲۸۸ میرزا عبدالحسین خان شیبانی وحید الملک، نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی طرحی را با موضوع «قید تاریخ کلیه معاملات و مبادلات مشترکه عمومی در اسناد سراسری» تغییر تقویم از هجری قمری به هجری شمسی برجی را پیشنهاد داد و قرار شد در طرح قانون محاسبات عمومی که در دست تدوین بود گنجانده شود. در تاریخ دوم اسفند ۱۲۸۹، اواخر دوره قاجار و پانزده سال پیش از پهلوی، قانون محاسبات عمومی به تصویب مجلس شورای ملی رسید(۱). نام ماههای شمسی برجی، همان نام عربی برجهای فلکی دوازدهگانه بود(۵): حَمَل=فروردین، ثَور، جَوزا، سَرَطان، اَسَد، سُنبُله، میزان، عَقرب، قَوس، جَدْی، دَلو، حوت.
در اواخر سال ۱۳۰۳ هجری شمسی برجی، یک سال پیش از شروع سلسله پهلوی، جمعی از نمایندگان دوره پنجم مجلس شورای ملی ایران طرحی را پیشنهاد کردند که نام ماههای عربیِ متداول در تقویم برجی، به نامهای فارسی تبدیل شود و نام سالها در دوره دوازده حیوانیِ رایج نیز کنار گذاشته شود. در تاریخ سهشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ قانونِ تبدیل بروج به ماههای فارسی از نوروز ۱۳۰۴ شمسی به تصویب رسید و تقویم هجری شمسی به عنوان تقویم رسمی کشور پذیرفته شد(۱).
پهلوی اول، استفاده از تقویم قمری را با نوشتن این جمله که «نظر به این که تاریخ رسمی کشور برای ماههای شمسی تنظیم شده است از فروردین ۱۳۱۴ تمام دوایر دولتی مکلف به اجرای آن هستند بنابراین لازم است که از تاریخ وصول این متحدالمآل در کلیه اسناد معاملات رسمی و نوشتجات تاریخ شمسی را قید و از ذکر تاریخ قمری مطلقا خودداری نمایید.» ممنوع کرد(۱). چهار دهه بعد، پهلوی دوم با یک تغییر بنیادی، نهتنها مبدأ تاریخ ایران را تغییر داد، بلکه آغاز سلطنت کورش کبیر را با پنجاهمین سال شاهنشاهی دودمان پهلوی گره زد. تغییر مبدأ تاریخ ایران، تعیین سال تاجگذاری کوروش بزرگ هخامنشی بجای سال هجرت پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم از مکه به مدینه، توسط دو مجلس شورای ملی و سنا در یک جلسه مشترک به ریاست مهندس جعفر شریفامامی به تاریخ ۲۴ اسفندماه ۱۳۵۴ به تصویب رسید(۴).
تقویم شاهنشاهی بیشتر از یک سال و نیم عمر نکرد. در فضای حاصل از انقلاب اسلامی، جعفر شریف امامی اینبار در مقام نخستوزیر جهت تشکیل «دولت آشتی ملی» برای جلب رضایت عمومی فرمانی برای انحلال آثار ضد اسلامی از جمله لغو تاریخ شاهنشاهی و بکارگیری مجدد تقویم هجری شمسی صادر کرد(۳).
روند تغییر تقویم از هجری شمسی به شاهنشاهی خورشیدی
به خواست شاه، یک شورای چهار نفره مسؤول مطالعه و پیگیری تغییر تاریخ کشورمان شد. در این شورا، یک نتیجه و سه پیشنهاد مورد تصویب قرار گرفت. نتیجه این جلسه این شد که تقویم شمسی نه یک تقویم ایرانی است و نه یک تقویم مذهبی، زیرا هجری شمسی در زمان خلافت المعتضد بالله پایهگذاری شد پس مبنای ملی ندارد و از طرف دیگر چون تقویم هجری قمری است که مورد قبول کشورهای اسلامی است پس هجری شمسی منشأ مذهبی نیز ندارد. کشورهای اسلامی حتی در داخل کشورشان از تاریخ میلادی استفاده میکنند(۱).
سه پیشنهاد برای انتخاب مبدأ تاریخ جدید ارایه شد(۱):
- یک) سال ۵۳۹ پیش از میلاد، سال فتح بابِل به دست کوروش بزرگ و صدور منشور کوروش. بر این اساس سال ۲۵۰۰ همزمان است با صدور منشور محمدرضاشاه درباره انقلاب سفید.
- دو) سال ۵۵۹ پیش از میلاد همزمان با سال جلوس کوروش کبیر به سلطنت. بر این اساس سال ۲۵۰۰، سال جلوس کوروش مقارن با جلوس محمدرضا پهلوی، آریامهر شاهنشاه و آغاز فر و شکوه ایران است.
- سه) سال ۵۸۰ پیش از میلاد سال فرضی تولد کوروش. بر این اساس، سال ۲۵۰۰ همزمان است با حوت ۱۲۹۹ کودتای رضاشاه و آغاز طلوع خاندان پهلوی.
پیشنهاد اول همچنان نمیتوانست تاریخ پیش از آن یعنی تاجگذاری کوروش را پوشش دهد و برای آن، باید دوباره از تاریخ قبل از میلادی استفاده میشد؛ همچنین این تاریخ با جنگ آغاز میشد که دارای وجههی خوبی نبود. در پیشنهاد دوم، تاجگذاری کوروش آغاز سلطنت ایرانیان و وحدت قوم ماد و پارس دانسته شده بود. همچنین علت دیگر این پیشنهاد این بود که تاریخِ به سلطنت رسیدن محمدرضا شاه پهلوی، بر اساس تقویم جدید عدد سرراست ۲۵۰۰ میشد و در صورت پذیرش این پیشنهاد، با اضافه کردن رقم رُند ۱۱۸۰ به تقویم هجری خورشیدی، تاریخها به آسانی به شاهنشاهی تبدیل میشد. پیشنهاد سوم دارای این اشکال بود که تاریخ تولد کوروش فرضی بود در حالی که تاریخ تاجگذاری او در اکثر منابع تأیید شده بود(۲).
سه پیشنهاد بالا به دربار ارایه و در نهایت، پیشنهاد دوم، سال ۵۵۹ پیش از میلاد یا سال تاجگذاری کوروش بهعنوان مبدأ تاریخ جدید انتخاب شد. با تصویب این قانون، سال ۱۳۵۵ هجری خورشیدی، همزمان با سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی ایران شد. قرار شد تاریخ هجری قمری به عنوان تاریخ مذهبی ایرانیان که مورد استفادهی روحانیت بود، در کنار تاریخ شاهنشاهی استفاده شود و تاریخ میلادی برای مراودات با کشورهای خارجی بهکار گرفته شود(۲).
نام ماهها در گاهشماری شاهنشاهی از نام ماههای گاهشماری جلالی، بدون تغییر روز و ماه با افزایش عدد ۱۱۸۰ به سال شمسی، الگوبرداری شده بود. دیگر ارکان این گاهشماری نیز همانند گاهشماری جلالی بود. فرق مبدأ پیشنهادی در آن با گاهشماری شاهنشاهی نیز از اینجا برگرفته میشد که در گاهشماری شاهنشاهی، دو شماره سمت راست تاریخ هر سال به اتفاق، سالهای سپری شده از آغاز پادشاهی محمدرضا پهلوی (۲۶ شهریور ۱۳۲۰) را نشان میداد(۲).
موافقتها با تغییر تقویم
دربار و طرفداران رژیم پهلوی، بکارگیری تاریخ شاهنشاهی را احیای فرهنگ و هویت ایرانی و معرف قدمت تمدن کهنسال شاهنشاهی میدانستند؛ گروهی از ملیگراهای ایرانی که سعی در احیای پیشینه ایرانی داشتند و مظاهر اسلام و به تعبیر آنها اعراب در ایران را نشانه تحقیر ایران و ایرانی میدانستند نیز با این طرح موافق بودند(۳).
انتقادها و مخالفتها
تاریخ شاهنشاهی از آغاز سال ۱۳۵۴ش در حالی به کار گرفته شد که چهار سال قبل، این تاریخ در قالب دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی جشن گرفته شده بود و اکنون با تغییر یافتن محاسبات به سی سال قبل یعنی ۱۳۲۰ش عقب رفته بود(۳). نکته مهم درباره اظهار نظرهای منفی این است که تمامی آنها پس از سقوط شاه صورت گرفت و تنها کسانی که مخالفت خود را در همان زمان اعلام کرده بودند مراجع و مبلغان مذهبی بودند(۲).
آقای گلپایگانی نخستین مرجع تقلیدی بود که فردای اعلام خبر تغییر مبدأ تقویم، این موضوع را توهین بزرگ به اسلام دانست. آقای شریعتمداری با ارسال نامهای به نخستوزیر مراتب نگرانی مراجع مذهبی را از این اقدام اعلام کرد. امام خمینی ره، که آن زمان در تبعید در نجف اشرف عراق بودند شش ماه بعد، این تغییر را یک جنایت و هتک اسلام، نغمه و مقدمهای برای تضعیف و محو اسلام به قصد حذف موانع غارت ایران برشمردند و کاربرد آن را حرام اعلام کردند؛ ایشان دو سال بعد و چهار ماه پیش از پیروزی نهایی انقلاب اسلامی، همه جنایتها و خیانتهای شاه را یک طرف، و این مورد را در طرف دیگر و مهمتر دانستند طوری که اگر ملت مهلتش داده بودند به همین یک قدم ختم نمیشد(۱).
در پاسخ به انتقادها گفته شد «مردم میتوانند از هر دو تاریخ قمری و شاهنشاهی استفاده کنند». با این کار برخی مخالفان با این تصمیم شاه همراه شدند(۱).
سرانجام تقویم یا گاهشمار شاهنشاهی
تقویم شاهنشاهی بیشتر از یک سال و نیم عمر نکرد. به علت انتقادها، مخالفتها و عدم ارتباط مردم با تقویم جدید و محاسبات آن(۲)، در پنجم شهریور سال ۱۳۵۷ خورشیدی، جعفر شریف امامی در جهت تشکیل «دولت آشتی ملی» در اولین روز نخستوزیریاش برای جلب رضایت عمومی دست به اقدامات مختلف از جمله منحل نمودن آثار ضد اسلامی همچون تعطیلی قمارخانهها، لغو نظام تک حزبی،... و از جمله لغو تاریخ شاهنشاهی و بکارگیری مجدد تقویم هجری نمود.
اما این اقدامات نیز نتیجهای در پی نداشته، چهار ماه بعد با پیروزی نهایی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ رژیم پادشاهی پهلوی سرنگون شد(۳).
نتیجه
بر اساس مطالعات بالا، ریشهی مخالفتها با تغییر مبدأ تقویم تاریخ ایران به یکی از موارد زیر برمیگردد:
- انگیزه: توهین و هتک اسلام توسط حکومت پهلوی
- قصد و هدف: تضعیف و محو اسلام برای غارت منابع ایران توسط حکومت پهلوی
- روش و نتیجه: تنظیم مبدأ تاریخ بر اساس تاریخ تولد یا تاجگذاری شاه، جنبهی چاپلوسی و شخصیسازی یک موضوع اجتماعی دارد.
از موارد بالا، چگونگی نتیجهگیری توهین و هتک اسلام بر اثر تغییر مبدأ تاریخ ایران مشخص نیست؛ بعلاوه همان زمان نیز برخی مراجع تقلید از جمله آقای شریعتمداری بنا بر حفظ هجری قمری در کنار تاریخ جدید با آن موافقت داشتهاند. اشکال قصد تضعیف و محو اسلام اولاً بر اساس برونیابی روندها و گمانهزنی احتمالی و بالقوه برداشت شده است که الزاماً نمیتواند منطبق با قصد و نیت تصمیمگیران باشد؛ بعلاوه اکنون که حکومت پادشاهی سرنگون و با حکومت اسلامی جایگزین شده است این فرض نیز امروزه باطل و سالبه به انتفای موضوع است. اشکال شخصیسازی امر اجتماعی نیز با برکناری شاه از دستور کار خارج است.
امروزه با وجود رفع ریشهی اغلب مخالفتها با تغییر مبدأ تاریخ ایران اما مسأله اصلی، یعنی وابستگی فرهنگی و هویتی به تمدنهای کوچکتر از خود یا نادیده گرفتن بخش بزرگی از تاریخ و هویت ایران، همچنان پابرجاست.
همانطور که امروزه شنیدن و گفتن نامهای فروردین بجای حَمَل، تیر بجای سَرَطان، مهر بجای میزان، و دی بجای جَدْی و همینطور برای سایر ماهها، و نیز جایگزینی نامهای حیوانی عاریتی از فرهنگهای دیگر برای نامگذاری سالها با اسمهای ایرانی بسیار سادهتر و پسندیدهتر است، آیا استفاده از مبدأ تاریخ ایرانی برای تقویم ایرانی پسندیدهتر و پذیرفتهتر نخواهد بود؟ با این بحث، همچنان لازم است از یک سو بر سر ضرورت و اهمیت موضوع؛ و از سوی دیگر بر روششناسی تعیین مبدأ جدید، گفتوگوها و اندیشههایی شکل گیرد.
منابع و مراجع
۱. خبرگزاری ایسنا
https://www.isna.ir/news/99060403283/
۲. ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/گاه%E2%80%8Cشماری_شاهنشاهی
۳. ویکی فقه، معاونت فرهنگی سازمان اوقاف
https://fa.wikifeqh.ir/تغییر_تقویم_در_عصر_پهلوی
۴. پژوهشکده تاریخ معاصر
https://www.iichs.ir/fa/article/21662/تحلیل-محتوای-دو-اعتراض-تغییر-تقویم
۵. پایگاه خبری انتخاب
https://www.ekhtebar.ir/نام-گذاری-ماه-های-تقویم-هجری-خورشیدی/