اهداف و برنامه‌ها

ویژگی‌های طرح تثبیت مدیریت‌ها، پویایی مدیران


مدل شایستگی رهبری (دیوید مککلند، 1973 دانشگاه هاروارد): برای استخدام در یک شغل خاص یا ارتقاء، به جای سنجش بهره هوشی، مهارت‌های فنی، تست شخصیت یا توجه صرف بر سوابق کاری، ابتدا کارکنان برجسته در آن شغل را انتخاب کنید و آنان را با کارکنان متوسط مقایسه کنید تا توانایی‌هایی که افراد متوسط فاقد آن هستند مشخص شود، سپس افرادی را انتخاب کنید که دارای همان شایستگی‌ها باشند یا به افراد کمک کنید تا این ویژگی‌ها را در خود گسترش دهند ‏[11] .

  1. ممکن‌سازی کار تیمی و همکاری گروهی، تسهیل ابتکار، خلاقیت و نوآوری
    به دلیل نیاز به انعطاف‌پذیری بالا، پیچیدگی زیاد و پویایی شدید استفاده از ساختارهای ادهوکراسی پیشنهاد می‌شود. در این ساخت سازمانی گروه‌های كاری تشكیل می‌شوند و بر حسب ضرورت مأمور انجام امور می‌شوند. در این سازمان‌ها تمایز چندانی میان صف و ستاد مشاهده نمی‌شود، بر سلسله مراتب تاكید نمی‌شود و كاركنان معمولاً به صورت تیمی فعالیت می‌كنند. ویژگی اصلی این الگوی جدید سازماندهی، همكاری گروهی در حل مسائل و انجام كارهاست و اختیارات به كسانی تفویض می‌شود كه به كار ویژه‌ای نزدیك‌ترند. به طور كلی تفكر زیربنایی این نوع سازمان‌دهی این است كه تنها با فراهم كردن شرایطی كه موجب بروز ابتكارها، احساس مسئولیت و همكاری كاركنان شود می‌توان از حداكثر توان افراد بهره‌مند گردید ‏[14] . سازمان خلاق دارای عناصر ساختار خلاق مانند ساختار پروژه‌ای، ساختار ماتریسی، ساختار مولكولی و ساختار ادهوكراسی است ‏[15] .
  2. غنی‌سازی مشاغل
    اگر اختیار برنامه‌ریزی، کنترل و سازماندهی کار را به شاغل یک شغل واگذار نماییم، شغل او را غنی ساخته‌ایم؛ در غنی‌سازی به عمق شغل افزوده می‌شود به این معنی که به کارکنان اجازه می‌دهد کنترل بیشتری بر کارشان داشته باشند، آنها مجازند برخی از وظایفی که نوعاً به وسیله سرپرستان آنها انجام می‌گیرد را بپذیرند نظیر برنامه‌ریزی و ارزیابی کار و نحوه اجرای آن که باعث می‌گردد کارکنان فعالیتی را به طور کامل با آزادی، استقلال و مسئولیت بالا انجام دهند.
  3. آموزش و بهبود مستمر کارکنان به صورت برنامه‌ریزی شده و نظام‌مند
    تعالی سازمانی یعنی توانایی و قابلیت سازمان در بهبود دانش و مهارت‌های نیروی كار خود و همسونمودن عملكرد با اهداف سازمان.  اندیشمندان افزایش كارایی سازمان‌ها را در گرو افزایش كارایی منابع انسانی می‌دانند، افزایش كارایی منابع انسانی نیز در بند آموزش (هدف‌دار و پیوسته)، توسعه‌ی دانش، مهارت و ایجاد رفتارهای مطلوب برای كاركردن موفقیت‌آمیز می‌باشد؛ در واقع آموزش‌های اثربخش و مبتنی بر هدف و سرمایه‌گذاری روی كاركنان بهبود عملكرد را در پی دارد [16] .
  4. ایجاد انگیزه در کار
    افراد زمانی لذت واقعی کار را درک خواهند کرد که مجذوب نقش کاری خود شوند؛ این لذت به خودی خود انگیزه‌ساز است و هیچ انگیزه‌ساز خارجی (از جمله انگیزه‌های سنتی همچون پاداش یا تشویق) نمی‌تواند افراد را به بهترین نحو ممکن به کار وادار کند. در ساختار پیشنهادی با توجه به طیف گسترده‌ی نقش‌ها افراد قادرند نقش هدف خود را انتخاب و برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی و فعالیت کنند، یا به تجربه و دانش تخصصی خود در نقش فعلی‌اشان بیفزایند.
  5. تعیین نظام ترفیع، استقرار فرهنگ شایسته‌سالاری، تغییر نگرش کارکنان
    در نظام ترفیع به صورت شفاف و مشخص تعیین می‌شود چگونه باید افراد از درون سازمان از لایه‌های پایین رشد کنند و بالا بیایند و به کارمندانی کارآمد تبدیل شوند.
  6. در ساختار پیشنهادی هر فرد مطمئن است که اشخاص به شایستگی در جایگاه خود قرار می‌گیرند و وی نیز می‌تواند با سعی و تلاش توانایی‌های مورد نظر را از نقش‌های بالاتر کسب کند. به علاوه ارتقاء در این ساختار فقط بر اساس توانایی‌ها و شایستگی‌های شخص انجام می‌شود و امکان کسب شایستگی‌ها بدون هیچ گونه وابستگی به عوامل و پارامترهای فرعی مثل سکونت در پایتخت و نزدیکی به عوامل قدرت، به صورت عادلانه در اختیار تمام اشخاص قرار می‌گیرد.
  7. ساختار مدیریت اکتسابی
    کسب قابلیت‌ها؛ مدیر برای این که مجموعه‌ای را مدیریت کند باید در فرآیندی در سطوح پایین‌تر، قابلیت‌های مدیریتی از خود نشان داده باشد؛ در واقع افراد با رشد و پیشرفت در ساختار پیشنهادی قابلیت‌های لازم را به مرور کسب خواهند کرد.
  8. بهبود عملکرد سازمانی
    عملكرد تابعی است از (انگیزش، توانایی و فرصت) كـه
    انگیزش = نگرش + موقعیت         توانایی = مهارت + دانش          عملكرد انسانی = انگیزش + توانایی
    در نهایت عملكرد سازمانی تابعی است از: (فرصت، منابع، عملكرد انسانی).
    چهار مانع در مقابل عملكرد سازمانی وجود دارد:
    1. فقدان دانش: افراد فاقد خبرگی لازم هستند یا به توانایی خود اعتماد ندارند و نمی‌دانند كه از آنان چه انتظاری می‌رود.
    2. فقدان تمایل: دارای انگیزه لازم برای انجام كار نیستند. آنان نمی‌خواهند آنچه را كه از آنان انتظار مــی‌رود انجام دهند یا انجام آن را خشنودكننده نمی‌یابند.
    3. فقدان توانایی: فرد برای شغل نامناسب است.
    4. مداخلات بیرونی: سیستم به گونه‌ای است كه مانع از عملكرد مورد انتظار می‌شود، مثلاً تجهیزات یا منابع مورد نیاز یا سایر موانع بیرونی، مانع عملكرد مناسب می‌شوند.
      موانع 1 تا 3 را می توان با «آموزش» از میان برداشت: یعنی فقدان دانش، فقدان تمایل و فقدان توانایی [16] .
  9. بهبود هماهنگ عملکردها با  توزیع افراد توانمند
    در صورتی که هدف از به کار گماری افراد در گروه‌های کاری بهبود عملکرد همه گروه‌ها باشد، باید افراد توانمند را در بین گروه‌ها پخش کرد؛ نتیجه: پخش کردن افراد توانمند به تناسب نیاز گروه‌ها و واحدهای سازمانی امکان انتقال تجربه و آموزش دیگران را در طرح آموزش نظام‌یافته امکان‌پذیر می‌سازد و افراد می‌توانند از قابلیت‌های اشخاص توانمند سازمانی بیاموزند.
  10. آفریدن تغییرات ماندگار، ایجاد تغییرات در یک فرآیند نه یک برنامه
    مدیران و رهبران به صورت انفرادی و به تنهایی نمی‌توانند یک فرهنگ را تغییر دهند، برای برقرار شدن یک تصویر نو، این تصویر باید در همه سطوح پخش شود. این فرایند عبارت است از کمک به کارکنان سازمان برای کشف رؤیاها و ایده‌آل‌های شخصی‌شان، بررسی نقاط قوت و ضعف و استفاده از کار روزمره به عنوان آزمایشگاهی جهت فراگیری. بهترین فرآیندهای توسعه‌ای، فضایی امن برای یادگیری ایجاد کرده، آن را چالش برانگیز اما نه پر خطر می‌سازند.

برای بیشتر سازمان‌ها مهم‌ترین مسأله شور و انگیزه برای کار، برای برنامه و عملی کردن تصویر است؛ درگیر کردن قلب‌ها و ذهن‌ها در جستجوی یک آینده با معنا. افراد زمانی که از لحاظ هیجانی درگیر و متعهد شوند، شروع به تغییر می‌کنند (انگیزه + تعهد).

فهرست مطالب این بخش



طبقه‌بندی محتوا و فهرست برچسب‌های صفحه

برای نمایش یک فهرست جامع از صفحه‌ها و بخش‌هایی که بر اساس هر یک از برچسب‌های زیر طبقه‌بندی شده‌اند، بر روی عنوان آن برچسب کلیک کنید؛ یا برای کمک به بهبود طبقه‌بندی محتوا، برچسبی برای این صفحه اضافه کنید.

  • بازگشت به بالا
DNN