بسیاری از مدیران ادارات دولتی به واسطه پارتی یا رابطه بازی و یا چاپلوسی انتخاب و انتصاب شدهاند و با تشکیل شبکههای ارتباطی علیرغم عدم کارایی در طول چندین سال مدیریت به واسطه باندبازی حتی با تغییر دولتها در مسند امور باقی میمانند. در مورد اغلب اینها کارمندان شایعات و حقایق زیادی در مورد فسادشان بیان میکنند.
میتوان گفت نظر جمعی کارمندان یک اداره فارغ از باندبازی و حفظ میز و مقام است ( مثل رأی جمعی مردم در انتخاب رئیسجمهور که برای جامعه انتخابگر انتخاب درست است) و از آن جایی که این افراد به صورت تخصصی کار میکنند کیفیت کار برای آنها مهمتر است تا مسائل حاشیهای. همچنین یکی از دلایل مهم عدم مشارکت فعال کارمندان و پایینآمدن کارایی ایشان وجود حس عدم تأثیرگذاری آنان بر تصمیمات اداره و سازمانی میباشد که فکر میکنند مدیر آن بیشتر بر اساس معیارهای غیر کاری انتخاب شده است. دلیل فعالیت کم و بیانگیزگی همه این افراد این است که فکر میکنند در محیط فعلی ادارات آنها نمیتوانند کاری برای تغییر این شرایط انجام دهند؛ چطور ممکن است فکر کرد فردی یا مجموعهی در بر گیرنده این فرد فاسد است و یا شایستگی لازم را ندارد بعد با او همکاری هم کرد؟
پستها و مدیریتها همه وسایل و ابزاری برای رسیدن به اهداف هستند نه وسیلهای برای درآمدزایی بیشتر و استفاده از فرصتهای بهتر؛ چطور میتوان تصور کرد مدیرانی را که ده تا بیست سال و بیشتر در پست مدیریتی بودهاند، نه در گذشته اقدام و برنامه در خور توجهای ارائه کردهاند، نه در حال اجرای برنامه از پیش طراحی شدهای هستند و نه برنامهی مشخصی برای آینده دارند هم چنان در پست خود باقی بمانند تا صرفاً بر اساس مرور زمان و افزایش سابقه کاری ارتقاء کاری بگیرند؟ در حالی که بالاترین مدیر اجرایی کشور یعنی رئیس جمهور با ارائهی برنامه کاری فقط برای یک دوره چهار ساله انتخاب میشود و در صورت رضایت بخش بودن عملکردش یک دوره دیگر انتخاب میشود.
پیشنهاد میشود همانند انتخاب رئیس جمهور، انتخاب مدیران با تصمیم و رأی کارمندان انجام شود تا نظام مدیریتی کشور از یک رویه همگون و همآهنگ و نه پراکنده برخوردار باشد. به این ترتیب ضمن رفع انحصار از سیستم مدیریتی و افزایش سطح مشارکت کلیه افراد، ایشان در قبال انتخاب خود پاسخگو خواهند بود. همچنین با بسیاری از مفاسدی که در بالا گفته شد مبارزه خواهد شد و زمینه این مفاسد بر چیده خواهد شد ضمن این که سرعت انجام این روش نیز بسیار بیشتر از روشهای فعلی است چرا که میتوان آن را به یکباره در سراسر کشور، با کمترین هزینه و بدون توجه به گرایشهای سیاسی اجرا کرد که خود به نوعی باعث تثبیت و نظم بخشیدن به مدیریتها میگردد.
اگر سلامتی و بهداشت جامعه از وضعیت مناسبی برخوردار نیست، پزشکان و دست اندرکاران بهداشت و سلامتی جامعه مقصر هستند؛ اگر اطلاعات عمومی جامعه ناقص است اشکال در متصدیان اطلاع رسانی از جمله روزنامهها، رادیو و تلویزیون، وزارتخانههای آموزش و پرورش است؛ اگر از کامپیوتر و فنآوری اطلاعات به درستی استفاده نمیشود مشکل به بخشهای انفورماتیک و مهندسین کامپیوتر مربوط میشود و اگر در هر کدام از این بخشها اشکالات حل نشدهای وجود دارد و به طور کلی نظام اداری و مدیریتی ایران در وضعیت غیر قابل قبولی قرار دارد، مربوط به مدیران و مدیریت ایشان میباشد.
با عرض معذرت از تمامی مدیران دلسوز و مدبر و با استثناء کردن این عده معدود، وضعیت و نمای عمومی مدیریتهای فعلی را میتوان با این مثال نشان داد: کامیون پر از گاوی که در جاده در حرکت است، تا زمانی که این کامیون با سرعت یکنواخت در جاده هموار حرکت میکند هیچ اتفاقی نمیافتد اما هر از چند گاهی که این کامیون ترمز میکند و یا سرعت آن کم و زیاد شود ناگهان شور و هیجانی در محموله آن بر پا میشود: گاوی که ته ماشین است با یک حرکت به جلوی ماشین منتقل میشود، دیگری از جلوی ماشین به عقبتر رانده میشود، تعداد زیادی هم به همدیگر شاخ و تنه میزنند؛ تنها چیزی که بدون تغییر باقی میماند تعداد آن ها و جمع ایشان است، فقط چند جابجایی اتفاق میافتد! باشد که این کامیون به ایستگاه آخر برسد.
در همین زمینه ببینید: برآورد خسارت ناكارآمدی اداری
برای نمایش یک فهرست جامع از صفحهها و بخشهایی که بر اساس هر یک از برچسبهای زیر طبقهبندی شدهاند، بر روی عنوان آن برچسب کلیک کنید؛ یا برای کمک به بهبود طبقهبندی محتوا، برچسبی برای این صفحه اضافه کنید.