هدف این مطالعه، تعیین مشکلات و موانع رشد و ارتقاء کارکنان و عوامل مؤثر بر کارایی ایشان در انجام بهینهی کارها، همچنین ارائهی راه حل جهت رفع مشکلات و مدیریت پیامدهای ناشی از بروز آن مشکلات میباشد.
در بررسی کارایی سیستمهای دولتی همواره یک نگرش عمومی مبنی بر کمکاری کارمندان دولتی وجود داشته است ولی به ندرت دیدگاهها و تجارب کارمندان در مورد عوامل اثرگذار بر نحوهی کار و عملکرد آنها مورد بررسی قرار گرفته است. از طرف دیگر کار ممکن است تأثیر مثبت یا منفی بر کارمند بگذارد چه از جنبه شخصی و تأثیر بر جسم و روان فرد و چه از جنبه اجتماعی و اثرپذیری متقابل فرد و جامعه. به همین دلیل، این مطالعه به بررسی تجارب، دیدگاهها و اداراکات کارکنان درباره عوامل مؤثر بر کارایی کارکنان و انجام بهینهی کارها و موانع موجود در برابر آن پرداخته است. در این مطالعه کیفی از روش گراندد تئوری برای تعیین مشکلات کارکنان و عوامل مؤثر بر کارایی ایشان در انجام بهینهی کارها استفاده شده است.
پرسشهای تحقیق عبارتند از:
گام نخست در روششناسی گراندد تئوری شناخت محیط مورد مطالعه و تعیین پرسشهای تحقیق جهت گردآوری دادهها است. ابتدا در مورد نوع ساختار بوروکراسی سلسله مراتبی و مشکلات ناشی از آن به لحاظ تئوری از طریق مطالعهی کتابها، مقالات، نشریات و وبسایتها تحقیق و بررسی شد؛ سپس این یافتهها با تجارب شخصی و همچنین نظرات مشورتی سایر افراد ترکیب شد تا شناخت نسبتاً کاملی از موضوع مورد بررسی به دست آید؛ سپس بر اساس شناخت حاصل شده، سوالات مورد نظر برای پرسش از کارکنان مشخص شدند. این سوالات از 57 نفر از کارمندان شامل 12 خانم و 45 آقا در ردههای سنی مختلف و حوزههای کاری متفاوت از 15 اداره پرسیده شدند؛ از جوابهای ارائهشده برای جمعآوری دادهها استفاده گردید، سپس دادههای جمعآوریشده کدگذاری و طبقهبندی شدند.
قبل از اقدام به شناسایی نیازها و مشکلات کارکنان، نمایه (پروفایل) کارکنان سازمان مشخص شد. عمدهی کارکنان سازمان، کارمندان استخدام رسمی، قراردادی، پیمانکاری و شرکتی هستند. ویژگیهای متمایز هر گروه منجر به ایجاد نیازمندیها و مشکلات متفاوت میگردد. به این دلیل، جهت راحتی نمونهبرداری تنها بر یک بخش، کارکنان رسمی با سطح تحصیلات کارشناسی به بالا تمرکز کردیم. از طرف دیگر، به علت کمتجربگی کارکنان تازه استخدامی و آزمایشی در ارتباط با محیط کاری، مجموع نظرات و پاسخهای گروههایی از بخشهای متفاوت به پرسشهای تحقیق به عنوان دادهی گردآوریشده ثبت گردید.
گردآوری دادهها در این مطالعه به سه صورت انجام شد: چند مورد معدود به صورت مصاحبه انجام شد، به دلیل انجام تحقیق در وقت اداری و کمبود وقت اختصاصی برای مصاحبه، همچنین ترجیح بسیاری از پرسششوندگان مبنی بر نیاز به زمان کافی برای فکر کردن، پرسشها به صورت مکتوب در اختیار ایشان قرار میگرفت و در صورت نیاز توضیحات بیشتر به صورت شفاهی ارائه میشد؛ برای جبران این مشکل سوالات در اختیار تعداد بیشتری از کارمندان قرار گرفت. همچنین برای جمعآوری دادهها، پرسشنامه به صورت فرم کامپیوتری به صورت آنلاین و نیز از طریق ایمیل طراحی شد که به دلایل مختلف از جمله ترجیحات افراد، مشکلات فنی و یا سواد الکترونیکی اصولاً مورد استقبال قرار نگرفت.
مباحثهی گروهی در جمعهای چند نفره از کارمندان به دلیل انجام غیر رسمی این تحقیق و عدم پشتیبانی سازمانی از آن، همچنین تأخیر طولانی در پاسخدهی رسمی و نیاز به تشکیل جلسات متعدد و زمان زیاد برای پیگیری این موضوع و فرصت کم برای انجام تحقیق انجام نشد. به دلیل انجام تحقیق در وقت اداری و کمبود وقت کارکنان و نیز نیاز به فرصتی برای فکر کردن و ترجیح شخصی اکثر کارکنان، مصاحبه فردی تنها با 5 نفر انجام شد. طبق نظریه گریفین و هاوزر، 20-30 نفر باید مورد مصاحبه قرار گیرند تا 90-95 درصد نیازمندیهای ممکن ذینفعان تعیین شود [1]. به منظور کاهش و پوشش اشکالات فوق، پرسشهای تحقیق طی چند مرحله به صورت مکتوب ابتدا در اختیار تعداد معدودی قرار میگرفت و پس از دریافت بازخورد نظرات ایشان و بررسی کارایی روش، اقدام به اصلاح فرم ارائهشده میگردید. فرم نهایی به صورت زیر تهیه و در کل، نظرات 52 نفر به صورت پرسشنامهای مورد بررسی قرار گرفت. از مصاحبهشوندگان خواسته میشد مشخصات سازمان ایدهآل مورد نظرشان را بیان کنند تا هم بیشترین انتظارات مشخص شود و هم تجاربشان (مثبت یا منفی) و شکایاتشان از وضعیت فعلی سازمان تعیین گردد. حدود 50 دقیقه تا دو ساعت صرف هر مصاحبهی فردی شد. مصاحبههای فردی با یک مصاحبهکننده انجام شدند. شرکتکنندگان در مصاحبهی فردی بنا به سابقه و تجربیات زیادشان و یا عدم علاقه به پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب میشدند. در گراندد تئوری، پژوهشگر کار گردآوری داده را تا رسیدن به نقطه اشباع ادامه میدهد.
سلام، برای یک تحقیق شخصی جهت بررسی مشکلات نظام اداری و ارائهی راه حل، احتیاج به طرح پرسشهای زیر میباشد:
1- قبل از استخدام چه دیدگاهی نسبت به سازمان داشتید که الان ندارید؟ فکر میکردید کار در آن چگونه باشد؟
1-1-
1-2-
1-3-
1-4-
1-5-
2- فکر میکنید چه مشکلاتی وجود دارد که مانع کارایی کارمندان و انجام بهینهی کارها باشد؟
2-1-
2-2-
2-3-
2-4-
2-5-
3- به نظر شما علت وجود مشکلات فوق چیست؟
3-1-
3-2-
3-3-
3-4-
3-5-
4- مشکلات مورد اشاره و عدم اقدام به رفع آنها چه پیامدهایی میتوانند داشته باشند؟
4-1-
4-2-
4-3-
4-4-
4-5-
5- چه راه حلی برای رفع این مشکلات پیشنهاد میکنید؟
5-1-
5-2-
5-3-
5-4-
5-5-
دو سوال اول جهت شناسایی مشکلات طرح شده است، علت انتخاب سوال اول این است که ممکن است افراد از ابتدا دیدگاه درستی نسبت به سازمان نداشته باشند، یا پس از مدتی سطح انتظارات خود را پایین آورده باشند؛ یا حتی ایدهای/انتظاراتی در آنها نهفته باشد.
[1] گریفین و هاوزر Griffin, A. & Hauser, J.R. (1993), “ The voice of the customer ”, Marketing Science, Vol.12 No.1, pp. 1-27
برای نمایش یک فهرست جامع از صفحهها و بخشهایی که بر اساس هر یک از برچسبهای زیر طبقهبندی شدهاند، بر روی عنوان آن برچسب کلیک کنید؛ یا برای کمک به بهبود طبقهبندی محتوا، برچسبی برای این صفحه اضافه کنید.