تعریف 1: تخصص و مهارتهای کسب شده توسط یک شخص از طریق تجربه و آموزش؛ درک و فهم تئوری یا عملی یک موضوع.
تعریف 2: دانستهها در یک موضوع خاص یا کلی؛ حقایق و اطلاعات.
تعریف 3: آگاهی یا اطلاع کسب شده با تجربه یک واقعیت یا موقعیت.
در کل، مباحثات فلسفی در مورد دانش با این تعریف افلاطون شروع شد که دانش یا معرفت عبارت است از: باور صادق موجه (Justified true belief)؛ باور صادقی که از تبیین معقول یا به عبارتی توجیه برخوردار است.
نه بر سر یک تعریف خاص از دانش توافقی وجود دارد و نه چنین انتظاری وجود دارد، بحث و ارائه تئوری در این زمینه همچنان ادامه دارد.
فراگیری دانش مستلزم فرایندهای پیچیده شناختی است: دریافت یا احساس و ادراک، یادگیری، ارتباط، ترکیب و آمیزش، و استدلال. عبارت دانش همچنین به معنی فهم مطمئن یک موضوع و در صورت امکان استفاده از آن برای یک منظور خاص نیز به کار برده میشود. مدیریت دانش را ببینید. عبور و گذار از اطلاعات به دانش، محتاج اعمال تغییراتی از نوع آفرینش و خلق، ایجاد زندگی و منظورداری، و در کنار یکدیگر نهادن هدفدار قطعات پراکندهٔ اطلاعات میباشد.
در بسیاری از مواقع، عبارات اطلاع و دانش معادل هم در نظر گرفته میشوند. تفاوت اصلی بین این دو در سطح تجرید منتسب به هر یک بر میگردد. داده در پایینترین سطح تجرید، اطلاع در سطح بعدی، و در نهایت دانش در بالاترین سطح تجرید این سه مفهوم قرار دارد. به عنوان مثال، ارتفاع کوه اورست عموماً یک داده شناخته میشود، یک کتاب در مورد مشخصات جغرافیایی کوه اورست را میتوان اطلاعات دانست، و گزارشی از اطلاعات عملی بهترین راه صعود به قله اورست را هم میتوان دانش شناخت.
مثال برای دادهها: شن، ماسه، ریگ، و خاک مخلوط با هم که از محل طبیعی آن برداشته شده، و با کامیون به ایستگاه شستشو و تفکیک حمل میشود. مثال برای اطلاعات: شن، ماسه، سیمان، تیرآهن، میلگرد (آرماتور)، لوله، رنگ، و گچ که به محل اجراء پروژه ساختمانی حمل گردیده و در محلهای جدا جدا به طور موقت انبار و نگهداری میشود. مثال برای دانش: خانه، بیمارستان، و یا کودکستانی که با اهداف، جهت گیریها، و منظورهای ویژه و آگاهانهای ساخته شده و مهیای انجام و ارائه همان وظایف میشود.
از لحاظ لغوی باید بین دانش و علم (Science) تفاوت قائل شد. از نظر رابطه منطقی میتوان گفت که دانش (معادل Knowledge در فلسفه و شناختشناسی حوزهٔ زبان انگلیسی) مجموعهٔ جامعتر و کلّیتری نسبت به علم (فقط معادل Science) بوده و علم میتواند به نحوی زیر مجموعهٔ دانش به عنوان تمامی آگاهیهای انسانی تلقی شود.
در حوزهٔ زبان فارسی، دانش (Knowledge) یا علم (باز هم Knowledge) دربرگیرندهٔ تمامی گونهها و حوزههای شناخت و آگاهی در عامترین معنای خویشست.در یک نگاه کلّی میتوان گونهها و حوزههای دانش بشری را به سه حوزهٔ کلان تقسیم نمود: ۱- هنر، ۲- فلسفه، و ۳- علم.
مدل قلعه عقل تعریف دیگری از دانایی به دست میدهد و همچنین فرضیه دانایی مؤثر را مطرح میکند.
برای نمایش یک فهرست جامع از صفحهها و بخشهایی که بر اساس هر یک از برچسبهای زیر طبقهبندی شدهاند، بر روی عنوان آن برچسب کلیک کنید؛ یا برای کمک به بهبود طبقهبندی محتوا، برچسبی برای این صفحه اضافه کنید.