کندی رسیدگی کردن به پروندهها، اعمال نفوذ، سیاسی کاری، کارهای نمایشی و تبلیغاتی هر آدم حق طلبی را از مراجعه به قوه قضائیه پشیمان میکند که باعث میشود امیدی به این قوه نداشته باشند. به عنوان مثال کسی که حق با اوست باید بارها و بارها به دادگاه مراجعه کند و درگیر کاغذبازیهای اداری باشد ولی در مقابل فرد خاطی راههای زیادی برای فرار و طولانی کردن روند رسیدگی به پرونده و در نتیجه خسته کردن فرد شاکی دارد؛ به عنوان مثال یک بار در زمان تشکیل دادگاه مراجعه نکند دادگاه بعدی تا چند ماه به عقب میافتد. نتیجه همه اینها این است که امروز افرادی که حقی از آن ها ضایع شده امیدی به مراجعه به دادگاه ندارند و یا هزینه (روحی، روانی، و مادی که خود باعث بروز انواع دیگر مشکلات برای وی میگردد) بیشتر از آن چه در پی آنند باید پرداخت کنند اما فرد شاکی در نهایت خسارت مستقیم وارد شده را خواهد پرداخت (البته اگر شاکی از شکایت خود صرف نظر نکند). نتیجه: خیال آدمهای مجرم و بزهکار و حرامزاده از جانب قوه قضائیه راحت است.
راه حل: اگر قوه قضائیه با همین روش فعلی به حرکت خود ادامه دهد همان نتایجی را به دست خواهد داد که تا حالا به دست داده است. برخی از مشکلات و ناکاراییهای موجود در این قوه ناشی از ساختار و کارکردهای غلط درونی و اداری آن است و برخی ناشی از مشکلات تحمیلی به آن در تعامل با سایر قوا و سازمانها میباشد. از آنجا که ریشه اکثر پروندههای قضایی مسائل پولی و مالی است، میتوان با انجام اصلاحات اقتصادی بخش عمده مشکلات و عدم بهرهوری این نهاد را برطرف کرد. همچنین باید با اعمال تغییرات در نظام تدبیر (مدیریتی و اصلاح ساختار اداری، شیوهها و روشهای انجام کار، همچنین انتقال مواردی مثل خسارات تصادف و امثال آن به سازمانهای مرتبط با آن مثل نظام پزشکی و پزشکی قانونی، مدرنیزاسیون و استفاده از فنآوریهای روز، پیشگیری از وقوع جرائم با تأسیس مؤسسات اعتبارسنجی، اصلاح نظام پولی و مالی) این قوه را به یک نیروی کارآمد و مفید و مؤثر تبدیل کرد.
برای نمایش یک فهرست جامع از صفحهها و بخشهایی که بر اساس هر یک از برچسبهای زیر طبقهبندی شدهاند، بر روی عنوان آن برچسب کلیک کنید؛ یا برای کمک به بهبود طبقهبندی محتوا، برچسبی برای این صفحه اضافه کنید.