سلامتی, آزادی, آرامش, وب‌نوشت, اجتماع, اقتصاد, عمومی

دیکتاتورهای درونی: نقد سخن یا سرکوب سخنگو؟

سیاه‌چاله‌های ذهن‌خوانی و برچسب‌زنی، دام‌های سرکوبگری و بدخواهی

سعید علی‌حسینی

در دولت احمدی‌نژاد و روحانی، مثل خیلی از دولت‌ها، در مواجهه با انتقادات از عملکرد نادرست اقتصادی که حاصل آن در شکل کاهش ارزش پول رایج ظاهر می‌شد، تلاش می‌شد از طریق ایجاد مسایل و آشوب‌های فکری جدید در جامعه مثل طرح موضوع موهوم جمشید بسم‌الله، یا توهین و برچسب‌زنی به منتقدان، یا مثلاً تبلیغ گسترده جهت برگزاری رفراندوم برای تغییر قوانین دیگری که ربطی به موضوع انتقاد نداشت ولی حساسیت بخش‌هایی از جامعه را برمی‌انگیخت، و انواع آشوب‌های ذهنی اجتماعی دیگر، به حق یا ناحق، باعث اختلاف نظر بین منتقدان و تفرقه و پراکندگی بین ذی‌نفعان گردند.

اخیراً در فضای مجازی کلیپی از آقای رایفی‌پور منتشر می‌شود که همان زمان در واکنش به این رفتار دولت روحانی از مخاطبین خود خواسته بود در دام رفتارهای امنیتی دولت گرفتار نشوند و صرفاً بر تعهدات و شعارهایی که بر اساس آنها در انتخابات برنده شده بود، از دولت‌های قبلی انتقاد کرده بود ولی خودش همان‌ها را تکرار می‌کرد، متمرکز بمانند. این خواسته در قالب یک سخن و راهکار ساده برای حفظ تمرکز منتقدان بیان می‌شد: دولت هرچه گفت، خدایی نیست یا شش خدا هست، بگو تو درست میگی؛ فقط بگو دلار چند؟

حال که آن دولت تغییر کرده و دولت موردنظر گوینده‌ی آن سخن بر سرکار آمده است و البته همچنان همان روند نتایج و عملکرد اقتصادی را به نمایش می‌گذارد که همه‌ی دولت‌های پیشین، از ایشان و افراد مشابه گلایه می‌شود که چرا دیگر همانند آن دوران واکنش نشان نمی‌دهند و در مقابل دولت نمی‌ایستند؟ در این بین نیز عده‌ای جوگیر یا سوار بر امواج احساسات با دهان‌های کف‌کرده ابایی از الصاق انواع برچسب‌های غیراخلاقی به آن سخنگویان ندارند.

انصاف و عدالت حکم می‌کند آنچه برای خود می‌پسندیم برای دیگران نیز بپسندیم، و آنچه برای خود نمی‌پسندیم برای دیگران نیز نپسندیم. این یک گزاره اخلاقی چند هزار ساله و یک حدیث نبوی مربوط به هزار و چهارصد سال پیش است، اخیراً در آخرین مباحث عدالت در غرب، از جمله نظریه جان رالز، در قالب‌های نظری-عملی بازتکرار و تکمیل شده است.

بر این اساس، اگر شما چند سال پیش مطلب درستی گفته باشید، آیا دوست دارید بازگویی آن کار درست برای شما تبدیل به یک تکلیف و الزام اجتماعی در همه زمان‌های بعدی بشود؟ به‌عنوان مثال، اگر به فردی عملیات ریاضی ضرب و تقسیم یاد بدهید، آیا رفتار درستی است که از آن به بعد هرجا یک مسأله‌ی ضرب و تقسیم ببیند از شما آویزان شود و طلب‌کار آموزش مجدد و پاسخ‌گویی به مسأله باشد؛ و اگر پاسخ نگفتید سیلی از تهمت‌ها و توهین‌ها به سوی شما روانه کند؟ ایشان یا هر فرد دیگری یک حرفی به صورت یک گزاره یا یک تابع در قالب یک سخن و ایده گفته که همچنان می‌توان با تحویل داده‌های جدید از آن استفاده کرد و مبنای سخن و نتیجه‌گیری و راهی برای نظریه‌پردازی بیشتر قرار داد.

رهاکردن و کنار گذاشتن اصل ایده، و اصرار بر الصاق برچسب به گوینده‌ی یک سخن و انتظار بازتکرار یک حرف، تنها راهی برای استهلاک گوینده، مانع‌تراشی و هزینه‌سازی در ابراز نظر جدید و مشارکت اجتماعی و در نهایت خفه‌کردن فعالان اجتماعی است. بعلاوه نقد افراد بجای نظرات نیز یکی از گرفتاری‌های فرهنگی جوامع عقب‌افتاده و یک سیاهچاله‌ی عقب‌ماندگی است که منطقاً نمی‌تواند حاصل رفتارها و عملکردهای درست یا آدم‌هایی درست باشد. درست نیست هرکدام در این چاه گرفتار شدیم دیگرانی که می‌توانند یاریگر ما در خروج از آن باشند را نیز با خود به درون چاه بکشیم و سهمی در بدتر شدن شرایط به نفع بدخواهان خود به عهده بگیریم.

Content credentials
Generated with AI ∙ February 3, 2024 at 10:01 AM
تصاویر ایجادی توسط هوش مصنوعی