وب‌نوشت, اقتصاد, فناوری

بانکداری الکترونیکفارسی

نمایشی از گرفتاری‌های روزمره شهروندی

سعید علی‌حسینی

چند ماهی بود که ساعت چهار و نیم بعد از ظهر میرفتم بانک صادرات نزدیک محل کارم و پولی به حساب واریز می‌کردم. پول کافی در جیب نداشتم، از طریق بانکداری الکترونیکی و اینترنت یک بانک دیگر پول لازم را از یک حساب آن بانک به حسابی که کارت عابر بانک آن را داشتم انتقال دادم. از محل کارم خارج و دوان دوان به شعبه بانکی مورد نظر مراجعه کردم، از دستگاه خودپرداز پول مورد نظرم را برداشت کردم اما بانک تعطیل شده بود. گفتند از وقتی ساعت رسمی را تغییر داده‌اند ساعت کار بانک هم به یک ساعت عقب‌تر یعنی ساعت پانزده و سی دقیقه منتقل شده است؛ این نکته‌ای بود که فراموش کرده بودم!!!

در برگشت به محل کار برای این که دست خالی برنگشته باشم چند دی وی دی فیلم تکثیر شده خارجی خریدم تا هم فیلم با جلوه‌های ویژه بهتر دیده باشم و هم کپی رایت فیلم ایرانی را هم رعایت کرده باشم.! فروشنده هم که کارش را قاچاقی انجام می‌داد طبق معمول مثل همه فروشندگان رسمی و نمایندگی‌های آنها هیچ اطلاعاتی از محصولاتش نداشت که به مشتری ارائه کند؛ داخل کیفش هم که پر از انواع فیلم‌های اخلاقی و غیر اخلاقی و مستهجن بود. می‌گفت زندگی خرج داره، چند بار که توسط نیروی انتظامی دستگیر شده جریمه داده تا آزاد بشه.