خبرها و یادداشت‌ها

راز آرامش
سعید علی‌حسینی

راز آرامش

داستان پندآموز از کیفیت و چگونگی حفظ آرامش

کشیش سوار هواپیما شد.  کنفرانسی تازه به پایان رسیده بود و او می‎رفت تا در کنفرانس دیگری شرکت کند؛ می‎رفت تا خلق خدا را هدایت کند و به سوی خدا بخواند و به رحمت الهی امیدوار سازد.  در جای خویش قرار گرفت.  اندکی گذشت، ابری آسمان را پوشانده بود، امّا زیاد جدّی به نظر نمی‎رسید.  مسافران شادمان بودند که سفرشان به زودی شروع خواهد شد.

هواپیما از زمین برخاست. اندکی بعد، کمربندها را مسافران گشودند تا کمی بیاسایند. پاسی گذشت. همه به گفتگو مشغول؛ کشیش در دریای اندیشه غوطه‌ور که در جمع بعد چه‎ها باید گفت و چگونه بر مردم تأثیر باید گذاشت. ناگاه، چراغ بالای سرش روشن شد: "کمربندها را ببندید!" همه با اکراه کمربندها را بستند؛ امّا زیاد موضوع را جدّی نگرفتند. اندکی بعد، صدای ظریفی از بلندگو به گوش رسید، "از نوشابه دادن فعلاً معذوریم؛ طوفان در پیش است"

موجی از نگرانی به دل‌ها راه یافت، امّا همانجا جا خوش کرد و در چهره‌ها اثری ظاهر نشد، گویی همه می‌کوشیدند خود را آرام نشان دهند. باز هم کمی گذشت و صدای ظریف دیگربار بلند شد، "با پوزش فعلاً غذا داده نمی‌شود؛ طوفان در راه است و شدّت دارد" نگرانی، چون دریایی که بادی سهمگین به آن یورش برده باشد، از درون دلها به چهره‌ها راه یافت و آثارش اندک اندک نمایان شد.

طوفان شروع شد؛ صاعقه درخشید، نعره رعد برخاست و صدای موتورهای هواپیما را در غرّش خود محو و نابود ساخت؛ کشیش نیک نگریست؛ بعضی دستها به دعا برداشته شد؛ امّا سکوتی مرگبار بر تمام هواپیما سایه افکنده بود؛ طولی نکشید که هواپیما همانند چوب‎پنبه بر روی دریایی خروشان بالا رفت و دیگربار فرود افتاد، گویی هم‌اکنون به زمین برخورد می‎کند و از هم متلاشی می‎گردد. کشیش نیز نگران شد؛ اضطراب به جانش چنگ انداخت؛ از آن همه که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود، هیچ باقی نماند؛ گویی حبابی بود که به نوک خاری ترکیده بود؛ پنداری خود کشیش هم به آنچه که می‌خواست بگوید ایمانی نداشت. سعی کرد اضطراب را از خود برهاند؛ امّا سودی نداشت.  همه آشفته بودند و نگران رسیدن به مقصد و از خویش پرسان که آیا از این سفر جان به سلامت به در خواهند برد.

نگاهی به دیگران انداخت؛ نبود کسی که نگران نباشد و به گونه‎ای دست به دامن خدا نشده باشد. ناگاه نگاهش به دخترکی افتاد خردسال؛ آرام و بی‎صدا نشسته بود و کتابش را می‌خواند؛ یک پایش را جمع کرده، زیر خود قرار داده بود. ابداً اضطراب در دنیای او راه نداشت؛ آرام و آسوده‌ خاطر نشسته بود. گاهی چشمانش را می‎بست، و سپس می‎گشود و دیگر بار به خواندن ادامه می‎داد. پاهایش را دراز کرد، اندکی خود را کش و قوس داد، گویی می‎خواهد خستگی سفر را از تن براند؛ دیگربار به خواندن کتاب پرداخت؛ آرامشی زیبا چهره‌اش را در خود فرو برده بود.

هواپیما زیر ضربات طوفهواپیما، سفرهواییان مبارزه می‎کرد، گویی طوفان مشت‎های گره کرده خود را به بدنه هواپیما می‎کوفت، یا می‎خواست مسافران را که مشتاق زمین سفت و محکمی در زیر پای بودند، بترساند. هواپیما را چون توپی به بالا پرتاب می‎کرد و دیگربار فرود می‎آورد. امّا این همه در آن دخترک خردسال هیچ تأثیری نداشت، گویی در گهواره نشسته و آرام تکان می‎خورد و در آن آرامش بی‎مانند به خواندن کتابش ادامه می‎داد.

کشیش ابداً نمی‎توانست باور کند؛ در جایی که هیچ یک از بزرگسالان از امواج ترس در امان نبود، او چگونه می‎توانست چنین ساکن و خاموش بماند و آرامش خویش حفظ کند.  بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد، به مقصد رسید، فرود آمد. مسافران، گویی با فرار از هواپیما از طوفان می‎گریزند، شتابان هواپیما را ترک کردند، امّا کشیش همچنان بر جای خویش نشست. او می‎خواست راز این آرامش را بداند. همه رفتند؛ او ماند و دخترک.  کشیش به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و هواپیما که چون توپی روی امواج حرکت می‌کرد. سپس از آرامش او پرسید و سببش؛ سؤال کرد که چرا هراس را در دلش راهی نبود آنگاه که همه هراسان بودند.

دخترک به سادگی جواب داد، "چون پدرم خلبان بود؛ او داشت مرا به خانه می‎برد؛ اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد و او مرا در میان این طوفان به سلامت به مقصد خواهد رساند؛ ما عازم خانه بودیم؛ پدرم مراقب بود؛ او خلبان ماهری است."  گویی آب سردی بود بر بدن کشیش؛ سخن از اطمینان گفتن و خود به آن ایمان داشتن؛

این است راز آرامش و فراغت از اضطراب!

منبع: وبلاگ راز آرامش

مطلب قبلی ثبت‌نام انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی
مطلب بعدی 30 سال شاخص توسعه انسانی، بیانگر نیاز ایران به تدبیر اقتصادی
Print
939 رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه
0رأی موافق 0رأی مخالف

سعید علی‌حسینیسعید علی‌حسینی

سایر نوشته ها توسط سعید علی‌حسینی
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

This form collects your name, email, IP address and content so that we can keep track of the comments placed on the website. For more info check our Privacy Policy and Terms Of Use where you will get more info on where, how and why we store your data.
افزودن نظر

ارتباط با نویسنده

x
ارائه مقاله مربوط به مشکلات نظام اقتصادی ادامه مطلب

ارائه مقاله مربوط به مشکلات نظام اقتصادی

تحلیل مسائل اقتصاد ایران تاکنون از دیدگاه‌های مختلف صورت پذیرفته است که هر کدام جنبه‌هایی از مسائل اقتصاد ایران را نمایان می‌کند. در این تحقیق از روش گراندد تئوری یا روش داده‌بنیاد که تاکنون در تحلیل اقتصاد ایران به کار گرفته نشده، استفاده شده است. این روش که در سال‌های اخیر یکی از پرکاربردترین روش‌های تحلیل کیفی می‌باشد می‌تواند به شناخت بهتر مسائل، پیامدها و مشکلات اقتصاد ایران کمک نماید.

انتشار نتایج پژوهش برای تعیین اشکالات نظام اداری ادامه مطلب

انتشار نتایج پژوهش برای تعیین اشکالات نظام اداری

در این تحقیق مشکلات و موانع کارایی کارمندان یک سازمان بزرگ دولتی به روشی علمی و بر اساس متدولوژی گراندد تئوری مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین سعی شده است با تعیین علت مشکلات و پیامدهای احتمالی ناشی از عدم رفع مشکلات، راه حل مناسب نیز ارائه گردد.

مسأله تحریم‌های اقتصادی و ناکارآمدی نظام تدبیر ایران ادامه مطلب

مسأله تحریم‌های اقتصادی و ناکارآمدی نظام تدبیر ایران

از تحریم‌ها علیه ایران به‌عنوان یک علت مشکلات اقتصادی نام برده می‌شود؛ در حالی که می‌دانیم هر مسأله در واقع یک پیشران برای نوآوری و پیشرفت است. این موضوع را به کمک هوش مصنوعی چت‌جی‌پی‌تی بررسی می‌کنیم. نظر من این است که رکود و توقف کارها در اثر تحریم و وابسته کردن رشد اقتصادی تنها یک بهانه برای توجیه ناکارآمدی مدیران و نظام اداری است.

اشاعره و معتزلیون، ریشه‌های مشکلات ایران؟

فراتر از بحث اعتزالی و اشعری که یک دوگانه فقهی-حوزوی آن هم بیشتر در مخالفت با اندیشه‌های فرهنگی شیعی است، ریشه‌های مشکلات کنونی ایران را می‌توان بیشتر در شعارگرایی، پردازش مکرر و بازگویی گفته‌های درگذشتگان، و در یک کلام پرهیز از اقدام و عمل دانست.

چالش مبدأ تاریخ در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه مطلب

چالش مبدأ تاریخ در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

به نظر کارشناسان، تقویم هجری خورشیدی نه ملی است و نه اسلامی. این تقویم مبنای اسلامی ندارد و تقویم مذهبی تمامی مسلمانان جهان هجری قمری است، حتی در داخل کشورشان از تاریخ میلادی استفاده می‌کنند؛ به تعبیر آنان این تقویم یادگار تسلط بیگانگان بر ایران بود پس هیچ‌گونه جنبه ملی نیز نداشت. اشکال دیگر اینست که تقویم خورشیدی نمی‌تواند همه تاریخ کشور ایران را پوشش دهد و برای تعیین تاریخ پیش از هجرت پیامبر اکرم (ص) ناگزیر باید  از تقویم میلادی استفاده کرد. بنابراین عدم اعمال نیازمندی‌های ایرانی و اسلامی می‌تواند باعث وابستگی فرهنگی و هویتی به تمدن‌های پس از خود، یا نادیده گرفتن بخش بزرگی از تاریخ و هویت ایران باشد.

RSS
  • بازگشت به بالا
DNN