اهداف و برنامه‌ها, وب‌نوشت, توسعه و پیشرفت, اجتماع, اقتصاد, فناوری, سیاست, عمومی

بازی سوم ایران در جام جهانی فوتبال قطر ۲۰۲۲

پایان تلخ شکست یک صفر مقابل آمریکا برخلاف انتظار از تیم ملی

سعید علی‌حسینی

بازی‌های تیم‌های ملی می‌تواند یک مدل و نمونه‌ی کوچکی از عملکرد آن ملت باشد، پیش، حین و پس از مسابقه؛ توسط اعضای تیم و اعضای خارج از تیم شامل نیروهای پشتیبان آن مثل هنر و رسانه‌ها، مردم و... 

با این حساب، بین بازی‌های تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و نتایج آن، با نظام‌های اجتماعی ایران شباهت‌های زیر قابل توجه است:

۱. ساختارها و فرآیندهای غلط اداری: نحوه برآمدن افراد در ساختار فوتبال و انتخاب مدیر از میان آن‌ها برای فدراسیون فوتبال به مثابه‌ی انتخاب مدیران و رؤسای جدید ادارات و واحدهای آنها بر اساس میل و اراده‌ی گروه یا باند مدیران فعلی و قبلی برای یکدست‌کردن مجموعه‌ی مدیران بجای شایسته‌سالاری و حتی مقابله با تنوع طبیعی مدیریت‌ها در شرایط اقتضایی محیطی! جالب توجه اینکه همان فردی مجدداً به مدیریت فدراسیون انتخاب شد که پیش‌تر عملکرد او باعث ایجاد شرایط ناامیدانه دور مقدماتی شده بود!

۲. شهرت‌گرایی و غلبه‌ی نام‌ها بر عملکردها: نادیده گرفتن روند موفق عملکرد مربی قبلی، اسکوچیچ، حتی با وجود کسب بهترین نتایج تاریخی ورود ایران به جام جهانی و در مقایسه با سایر رقبای آسیایی علیرغم تحویل تیمی ناموفق و در آستانه‌ی حذف و سقوط به او و ناامیدی حاکم بر فضای فوتبال ایران به مثابه قربانی کردن افراد موفق اثرگذار و باانگیزه که بجای حاشیه‌سازی و توسعه روابط شخصی بر انجام درست کار خود متمرکز هستند به پای نام‌های مشهور اما بدون عملکرد قابل توجه. پیش از اسکوچیچ، عملکرد افتضاح فدراسیون در انتخاب مربی اسبق، ویلموتس اتریشی، منجر به ایجاد حواشی فراوان حقوقی بین‌المللی و محکومیت ایران به پرداخت دستمزد کامل او بدون انجام بازی مطرح موفق یا حرکت موثر برای فوتبال ایران شده بود! ضمن اینکه امیدها برای صعود تیم ملی به جام جهانی نیز کمرنگ و ناامید شده بود.

۳. اتلاف و استهلاک منابع انسانی: همدستی بازیکنان با مدیران برای برکناری اسکوچیچ، مربی موفق مسابقات مقدماتی، و جایگزینی او با یک چهره‌ی مشهور، کیروش، نشان‌دهنده‌ی بازیکن‌سالاری احتمالی در تیم ملی مطابق روندهای قبلی آن از یکسو و در نتیجه منع ورود استعدادهای ممکن جدید به تیم ملی فوتبال، و نیز قربانی کردن مصالح ملی به پای منافع شخصی واسطه‌ها، باشگاه‌های فوتبال، بازیکنان و مدیران از سوی دیگر است.

۴. عدم تعادل ذهنی و عینی: بسیج تمامی نیروها و ایجاد انتظارات کاذب اجتماعی برای ورود مجدد دروازه‌بان اصلی به دروازه با نادیده گرفتن روند حرکتی موفق دروازه‌بان جانشین به مثابه‌ی ضایع کردن استعدادهای فراوان به پای اسامی‌ای که فقط در ذهنیت افراد بزرگ شده‌اند، هم‌چنین قدرت فراوان گرایش ارتجاعی به موفقیت‌های لحظه‌ای ولی مشهور قبلی بدون توجه به شاخص‌ها و واقعیت‌های در معرض دید و پیش روی فعلی. آخرش نفهمیدیم نیاز ایران در مسابقه‌ی آخر، بازگشت مجدد بیرانوند به دروازه بود، یا ارایه یک بازی خوب و کسب امتیاز کافی برای صعود تیم به دور دوم.

۵. سازمان‌های غیرهوشمند و یادنگیرنده: عملکرد تیم ملی در مسابقات جهانی قطر ۲۰۲۲ تفاوت ذاتی با عملکرد آن در جام‌های قبلی نداشت و از همان مشکلات رنج می‌برد. در نتیجه می‌توان گفت سازمان فوتبال ایران نه مشکلات پیشین را می‌بیند و نه از تجارب قبلی برای رشد و پیشرفت خود چیزی یاد می‌گیرد.
 

یادداشت: در مقابل موارد بالا، تیم فوتبال آمریکا را داریم که بسیار دیرتر از ایران شروع کرده و بسیار زودتر از ایران اوج گرفته و افتخارآفرینی کرده است.